Symbolic Murder-Episode 1
کاراگاه شاو حیرت زده شده بود.این سومین قتل در چند ماه گذشته بود و شاو قادر به حل کردن آن نبود...
شاو یکی از مشهور ترین کاراگاه های شهر بود و پرونده های زیادی رو در بیست سال سابقه کاری خود
حل کرده بود البته به جز سه قتل اخیر...
ساعت از هشت گذشته بود که به صحنه جرم میرسد و بازرس را در حال سیگار کشیدن پیدا میکند
سلام پارکر
صبح بخیر شاو
شاو: چیزی تونستی پیدا کنی؟
پارکر: نه چیزه چندانی نیست که بدرد بخوره ...یک خدمتکار وقتی مقتول رو پیدا میکنه با پلیس تماس میگیره.
شاو: دیگه چی میدونیم ؟
پارکر : مقتول آقای مارتینز دفتر رو معمولا ساعت 7 ترک میکنه و خدمتکار گفت معمولا کم تر از نیم ساعت میرسه .خدمتکار کلید اضافی داره و معمولا خودش در رو باز میکنه . ولی امروز ماشین آقای مارتینز رو میبینه که هنوز در آپارتمان پارک بوده پس تصمیم میگیره زنگ در رو بزنه ولی وقتی بعد 5 دقیقه کسی در رو باز نمیکنه تصمیم میگیره خودش در رو باز کنه و وقتی وارد میشه مقتول رو روی مبل پیدا میکنه درحالی که از گردنش خون میریخته و بعدش هم سریع با پلیس تماس میگیره.
شاو : به نظر همه صحنه قتله تمیزیه.. از مقتول برام بگو ( آقای مارتینز)
پارکر: آقای مارتینز نزدیک 50 سال داشته . تنها زندگی میکرده و همسرش 3 سال پیش فوت کرده نه بچه ای نه فامیله درست حسابی .کارمند بوده حدودا کله روز رو کار میکرده از ساعت 6 صبح تا 8 شب .با همسایه ها به ندرت تعامل داشته.
بچه هامون دارن توی دفترش دنبال سر نخی یا هر چیزی که بتونه کمک کنه میگردند و از خدمتکار بازجویی میکنند اگه چیزی دستگیرمون شد بهت اطلاع میدیم
شاو:انگیزه قتل؟
پارکر: هنوز مشخص نشده .ما همه جا رو برسی کردیم تمامه پول ها و وسایل با ارزش دست نخورده است.
شاو:سرنخی پیدا شده؟ اثر انگشت یا آلت قتاله ؟
پارکر:از یک چاقوی خیلی معمولی واسه بریدن گلوی قربانی استفاده شده . نه اثر انگشتی نه سر نخی فقط تنها چیزی که میشه در نظر گرفت علامت ایکس روی یک نخل کوچک و علامت ایگرگ روی پای سمت چپ قربانی .مانند دو قتل قبلی...